Saturday, January 20, 2007

و خداوند آنسه را آفرید .... دفتر سوم

و خداوند آنسه را برای نجات مخلوقات برگزید و جمله دانش های بشر را بر او نازل فرمود تا زمین را از وجود بدکاران برهاند و بندگانش را به راه راست هدایت نماید و به او امتی آنسه و نیکوکار بداد تا او را در نابودی دشمنان و بدکاران یاری دهند و همانا آنان که ایمان آوردند و آنسه شدند رستگار شوند ... آنسه در آن زمان زنی بود راستگو و مهربان ، کوره سواد و اندک هوشی داشت و در ساده دلی شهره ی مردم سرزمین خویش ترکستان و رشتستان بود. روزها در خانه فرزندانش را با مهربانی مراقبت می کرد و شب ها به عبادت می پرداخت . چند بار در سال به زادگاه خویش در دهاتی در اطراف رشت می رفت و به عبادت با خدای خویش می پرداخت ....و به امر پروردگار فرشته ی وحی بر او نازل شد..... نوری شدید از ماورا فرود آمد و جبرییل در چهره ی پیرمردی مهربان در برابر دیدگانش ظاهرگردید . آنسه چو این صحنه بدید به لرزه افتاد و فریادی کشید... و آنگاه جبرییل او را بفرمود که هین آنسه، مترس و آشفته مباش که من به امر خداوند آمده ام تا دانش های بشر را به تمامی بر تو نازل کنم و بدان و آگاه باش که مسولیت بزرگی بر دوش توست و زین پس کشتی رستگاری بشر را ناخدا تویی. همانا در این راه دشمنان زیادی خواهی داشت و امتی مهربان که تورا در مبارزه با دشمنانت یاری دهند....جبرییل این بگفت و برفت و هاله ای نورانی فضای رشت را احاطه کرد که همگان از دیدن آن در شگفت شدند ولیک او همچنان بر خود می لرزید ..... چو فرزندان به سراغش آمدند و او را در این حال بدیدند اورا بگفتند که مادر مهربان مارا چه می شود که اینچنین بر خود می لرزد و آنسه (ع) نخستین کلمات را بر زبان جاری ساخت که هان ، ای کودکان ابله و بیسواد ، دور شوید که من آنسه هستم و مایه ی مباهات کاینات . آمده ام تا با دشمنان بجنگم و بشریت را نجات بخشم. بر دانایی و هوش من ایمان آورید که شما ابلهان را راهی جز این نیست ورنه دشمنید و کشته شوید
.....

3 comments:

Anonymous said...

عالییییییییییییییهههههههههههه چقدر خندیدم

Anonymous said...

بابا يه متنه اينجوريي واسه پل نيرو بذاريد خيلي باحاله

Anonymous said...

manam mordam az khandeh. aaaaaaaaaaaliiiii booooooooooooood. haminjori edame bedin.